شاه ترس عجیب و خاصی از شوروی و بلوک شرق داشت. او به دلیل عدم اطلاعات کافی، شوروی را بزرگترین خطر برای ایران میدانست. همین موضوع باعث شده بود تا رابطه با شوروی و چپها با فراز و نشیبهای فراوانی همراه باشد
در دوره صفویه، روشهای ارتباطی بسیار محدود بود و کسب اطلاعات از وضعیت کشورهای مختلف از یکدیگر با همان منابع محدود انجام میشد. بنابراین بسیاری از کشورها اطلاعات کمی از وضعیت سیاسی و اقتصادی یکدیگر داشتند
در دهه 1350 شمسی روابط اقتصادی ایران و آمریکا با تحولات جدیدی مواجه شد. این تحولات تحت تاثیر مسائل مختلف از جمله افزایش ناگهانی قیمت نفت بود. تحولی که درآمد نفتی ایران را به یکباره افزایش داد. با این حال بخشی از تغییرات به وجود آمده در روابط دو کشور در قالب پیمانهای اقتصادی نمودار گشت. این پیمانها در بخشهای مختلف اقتصادی بود و برخلاف انتظارات نتوانست ...
در دو ماده از عهدنامه ترکمانچای، دولت انگلیس به عنوان میانجی متعهد شده بود که در صورت بروز جنگ مجدد بین ایران و روسیه به میانجیگری برخیزد و اگر کار به آشتی نیانجامید علیه روسیه به کشور ما یاری دهد.
روی کار آمدن کارتر با در پیش گرفتن سیاست حقوق بشر و منع فروش تسلیحات نظامی به کشورهای دیکتاتور، باعث نگرانی شاه از آینده خود و حکومتش شد. شاه بر این باور بود که با حمایت مالی از جمهوریخواهان میتواند مانع به قدرت رسیدن دموکراتها گردد و و یا رویهای به مانند سال 40- 41 در پیش گیرد.
انگلیس یکی از متحدان بزرگ محمدرضا پهلوی بود. این کشور در بسیاری از امور از جمله امور نظامی ایران نقش بسیار پررنگی داشت. انگلیس نه تنها در سازماندهی امور نظامی ایران نقش فعالی داشت، بلکه یکی از فروشندگان اصلی تسلیحات نظامی به ایران بود. این کشور در کنار آمریکا جزء بزرگترین فروشندگان تسلیحات نظامی به ایران بودند.
در 24 اسفند 1328، محمد ساعد مراغهای- نخستوزیر وقت ایـران- بـا انتشار بیانیهای که در رسانههای همگانی بازتاب یافت، شناسایی دوفاکتوری رژیم صهیونیستی را اعـلام کـرد.انـتشار خبر شناسایی رژیم صهیونیستی از سوی ایران بازتاب گستردهای در دنیای عرب داشت. محافل عرب رفتار ایـران را هـمچون خـنجری بر پشت کشورهای عربی تلقی کردند.
شاه در اوایل دهه 1340، به آمریکا سفر کرد تا سران آمریکایی را متقاعد به برکناری امینی نماید. شاه با القای این نکته که سیاست آمریکا در حمایت از امینی میتواند تا چه حد برای آمریکا خطرناک باشد، تلاش نمود تا امینی را خطری بزرگ جلوه دهد و وجود او را برای روابط دو طرف تهدیدآمیز تلقی نماید.
حکومت پهلوی در قضیه مواجهه اعراب با اسرائیل هیچگاه درصدد حمایت از اعراب برنیامد. با آنکه افکار عمومی مردم و اعتقادات آنان، بر لزوم حمایت از مردم فلسطین و مخالفت با اسرائیل قرار داشت؛ اما شاه ترجیح میداد ارتباط خود با اسرائیل را حفظ نماید.
از بین 180 نفر از فارغ التحصیلان دبیرستانهای افغانستان که به منظور آموزش فنی خلبانی در نظر گرفته شده بودند 59 نفر در آزمایشات قبول شدند. قرار است این عده از تاریخ 2/1/2536 در دانشکده افسری آموزشهای مقدماتی را طی نموده و سپس به شوروی اعزام گردند.
انگلیس و بسیاری از قدرتهای خارجی با ستایش از رضاخان، او را منجی ایران دانسته و معتقد بودند که در دوره او زمینه مساعد برای گسترش روابط خارجی و نیز مساعد شدن وضعیت مردم شکل خواهد گرفت؛ اما با گذشت زمان بسیاری از این تحلیلها اشتباه از آب درآمد.
روابط خارجی ایران با کشورهای افریقایی،پیشینهء خوبی دارد،این پیشینه را میتوان در زمان هخامنشیان و در مصر ردیابی کرد.موج دوم روابط ایران با افریقا، بیشتر به شرق این قاره و به ویژه مهاجرت شیرازیها به این منطقه برمیگردد.
شاه از روش دیکتاتورمأبانه خود در حکومتداری آگاه بود. از این رو همواره وحشت اعتراض و شورش مردم علیه خود را در سر میپروراند. این موضوع با انقلابات و یا کودتاهای مردمی علیه حکومتهای دیکتاتوری بیش از پیش تشدید میشد و خشم و ترس شاه را برمیانگیخت.
رضاشاه در شعار، مبنا سیاست خارجی خود را بر اساس اصل بیطرفی قرار داده بود. اما به دلایلی که برخی از آنها متأثر از وضعیت سیاسی کشور در گذشته بود و نیز رویکرد خود او که نوعی وابستگی به انگلیس بود، اصل بیطرفی کاملاً نقض شده بود. سیاست خارجی رضاشاه عملاً وابسته به انگلیس بود.
سقوط هایلهسلاسی و حاکمیت دولت نظامی متمایل به شوروی به رهبری «منگیستو هایله ماریام» و حمایت شاه ایـران از رژیـم سومالی در جنگ اوگادن، سبب تیرگی روابط دو کشور شد؛ این روند تا پیروزی انـقلاب اسـلامی در ایـران ادامه داشت.
وقتی لیندون جانسون معاون جان اف کندی، به جای او به عنوان رئیسجمهور آمریکا روی کار آمد، محمدرضا پهلوی به آمریکا سفر کرد و در آنجا این عبارت را بر سر زبان آورد "دیگر دوره احساس عقده حقارت به پایان رسیده است"
خارجیان نقش مهمی در سازماندهی ارتش ایران در دوره قاجار داشتند و علاوه بر روسها که مهمترین بخش سازماندهی ارتش را در کنترل خود داشتند، اتریشیها نیز در بخشهای مختلف ارتش همچون بخش نظامی و اداری حضور داشتند. البته نقش آنان به مانند روسها چندان پررنگ نبود و بعد از مدتی بسیاری از آنان از ایران رفتند.
در این سند از دلایل بروز مشکل در روابط ایران و مصر سخن گفته شده است. طبق این سند اکثر کشورهای منطقه از این اقدام پهلوی دوم و توسعه روابط سیاسی و امنیتی با اسرائیل ابراز ناخرسندی کرده اند.
پس از کودتای سال 1958 توسط عبدالکریم قاسم و اعلام جمهوری در عراق، روابط دو کشور وارد مرحلهای از رقابتهای جدی شد. این رقابتها بین سالهای (1968 ـ 1958)، بهویژه پس از کودتاهای حزب بعث (1968 ـ 1963) بهشدت بحرانی گردید و حالت خصمانه به خود گرفت.5 در این دوره، سیاست خارجی ایران تحت تأثیر عواملی قرار گرفتند..
پیمان منطقه اى بغداد با شرکت چهار کشور خاورمیانه(عراق، ایران، پاکستان، ترکیه ) و انگلستان شکل گرفت. سرپرستى پیمان به انگلستان واگذار شده بود و آمریکا نیز به عنوان عضو ناظر در جلسات آن شرکت مى کرد....